دوستت دارم ای عشق پاییزی من
ناله ی برگهای پاییزی در زیر پای من
جیغ باد پاییزی نوازش من
گریه ی آسمان پاییزی همدم من
من پاییزی تو پاییزی او پاییزی
زیر درختان زرد پاییزی با تو پاییزی
با توام ای زیبای پاییزی
چه کنم بی تو در این روزهای پاییزی
تو در آسمان بهاری و من در این زمین پاییزی
بی تو من پاییز پاییزم
کاش شعر پاییزی مرا می شنیدی
کاش روی زرد پاییزی ام را میدیدی
و کاش دستان سرد پاییزی ام را می گرفتی
ای پاییز دوست داشتنی من
بی تو هیچم بی تو پاییزم
دوستت دارم ای عشق پاییزی من
آهنگ عاشقانه فوق العاده زیبا از ریچارد مارکس ( ترانه سرا و خواننده آمریکایی )
این آهنگ در سال 1989 به مدت 14 هفته آهنگ شماره یک آمریکا بوده است .
Right here waitiing for you
Richard Marx
ترجمه : آنیتا رفاهیت
Oceans apart day after day
هر روز و هر روز اقیانوسها از هم فاصله می گیرند
And I slowly go insane
و من به آهستگی دارم دیوانه می شوم
I hear your voice on the line
صدات رو پشت تلفن میشنوم
But it doesn't stop the pain
ولی ذره ای از دردم رو متوقف نمی کنه
If I see you next to never
اگه دیگه نبینمت
How can we say forever
چطور میتونیم به هم بگیم
Wherever you go
هر جا که بری
Whatever you do
هر کاری که بکنی
I will be right here waiting for you
من همینجا منتظرت می مونم
Whatever it takes
هر چی پیش بیاد
Or how my heart breaks
یا حتی اگه قلبم بشکنه
I will be right here waiting for you
من همینجا منتظرت می مونم
I took for granted,all the times
من همیشه پذیرفتم آنچه را که به من بخشیده شده بود .
That I thought would last somehow
که فکر میکردم آخرین بار خواهد بود
I hear the laughter,I taste the tears
صدای خنده هایت را میشنوم، مزه اشکهایت را احساس می کنم
But I can't get near you now
ولی نمیتونم پیشت باشم!
Oh,can't you see it baby
آه عزیزم نمیتونی ببینی
You've got me goin' crazy
که داری منو دیوونه میکنی
Wherever you go
هر جا که بری
Whatever you do
هر کاری که بکنی
I will be right here waiting for you
من همینجا منتظرت می مونم
Whatever it takes
هر چی پیش بیاد
Or how my heart breaks
یا حتی اگه قلبم بشکنه
I will be right here waiting for you
من همینجا منتظرت می مونم
I wonder how we can survive
This romance
نمی دونم چطور ما می تونیم این داستان عاشقانه را طی کنیم .
But in the end if I'm with you
ولی در آخر اگه با تو باشم
I'll take the chance
این شانس رو از دست میدم
Oh,can't you see it baby
آه عزیزم نمیتونی ببینی
You've got me goin' crazy
که داری منو دیوونه میکنی
Wherever you go
هر جا که بری
Whatever you do
هر کاری که بکنی
I will be right here waiting for you
من همینجا منتظرت می مونم
Whatever it takes
هر چی پیش بیاد
Or how my heart breaks
یا حتی اگه قلبم بشکنه
I will be right here waiting for you
من همینجا منتظرت می مونم
رومن پولانسکی
پولانسکی در 18 اوت 1933 در پاریس متولد شد. پدرش روس و مادرش لهستانی-یهودی بود. وقتی سه ساله بود با خانوادهاش به لهستان رفتند و در کراکو (منطقه یهودینشین) اقامت کردند. بیشتر کودکی او در هراس و انزوا و در گتوهای تحمیلی نازیها گذشت و مادرش در اردوگاه اشویتز به استقبال مرگ رفت. رویدادهای ترسناک دوره کودکیاش بر او تاثیر زیادی داشت و برخی از این خاطرات بعدها در فیلم پیانیست نشان داده شدند. پولانسکی به طراحی، نقاشی، بازیگری و هنرهای تجسمی علاقمند بود و در سال 1954 وارد مدرسه ایالتی لودز شد و 5 سال به آموزش سینما و عکاسی پرداخت. او در لودز چند فیلم کوتاه ساخت و برای دیگران نیز بازی کرد. مهمترین فیلم کوتاه او در این دوره «دو مرد و یک گنجه» بود که پولانسکی را بر سر زبانها انداخت و استعدادش کشف شد. او اولین فیلم بلندش را با نام «چاقو در آب» در سال 1962 ساخت. این تنها فیلمی از او بود که در لهستان فیلمبرداری شد. این فیلم نامزد اسکار بهترین فیلم خارجی سال 1963 نیز شد. او بعد از این به انگلستان رفت و فیلم «تنفر» را در سال 1965 کارگردانی کرد. این فیلم بسیار روانشناسانه و اکسپرسیونیستی بود. او در سال 1968 با شارون تیت بازیگر ازدواج دومش را انجام داد. در سال 1968 پولانسکی به امریکا رفت و فیلم «بچه رزماری» دومین فیلم از تریلوژی آپارتمان را ساخت. این فیلم نیز برای او اعتبار و شهرت بیشتری به ارمغان آورد. در سال 1969 شارون تیت حامله به طرز فجیعی در منزل تکهتکه شد. در زمان حادثه پولانسکی برای یک فیلم به انگلستان رفته بود. او در سال 1971 به اروپا رفت و فیلم «مکبث» را را که بازسازی خشن و خونباری از اثر معروف شکسپیر بود ، در آن جا کارگردانی کرد. بسیاری معتقدند خشونت موجود در مکبث پولانسکی از همین حادثه وحشتناک قتل همسرش ناشی شده. پولانسکی در سال 1972 به ایتالیا رفت و فیلم چی ؟ را با شرکت مارچلو ماسترویانی ساخت که کمدی گستاخانه ای دربارۀ آشنایی یک دختر جوان معصوم با یک میلیونر غیر عادی است. او فیلم سیاه «مستاجر» را در سال 1976 در پاریس کارگردانی کرد. این فیلم آخرین فیلم از تریلوژی آپارتمان بود. در 1974 دوباره به هالیوود برگشت و شاهکار نوآر خود یعنی «محله چینیها» را با همکاری رابرت تاون نویسنده و جک نیکلسون بازیگر خلق کرد.
. محله چینی ها فیلمی بود به سبک آثار دو نویسنده معروف داستان های کاراگاهی- جنایی یعنی ، دشیل همت و ریموند چندلر. جک نیکلسون (Jack Nicholson )در این فیلم با بازی فوق العاده خود ، در نقش کارآگاهی ظاهر شد که درگیر یک ماجرای پیچیده می شود. فیلم محله چینی ها بسیار مورد استقبال هم تماشاگران و هم منتقدان قرار گرفت و در همان سال نامزد دریافت یازده جایزه اسکار شد. بسیاری از منتقدان این فیلم را یکی از آثار درخشان دهه هفتاد می دانند.
در 1979 فیلم «تس» را ساخت که برنده سه جایزه اسکار شد. در سال 1986 فیلم ضعیف «دزدان دریایی» را ساخت و در 1988 با فیلم «دیوانهوار» با بازی هرسون فورد و «ماه تلخ» در سال 1994 به اوج برگشت. فیلم واکنش های متفاوتی را از سوی منتقدان در بر داشت. در پروژه بعدی اش ، مرگ و دوشیزۀ (1994) ، پولانسکی به بازسازی موفق نمایشنامه ای از آریل دورفمن ( Ariel Dorfman ) شیلیایی می پردازد. نمایش نامه مرگ و دوشیزه از موضوعی تاثیر گذار برخوردار است.
دروازه نهم ( 1999) ، اثری معمایی ، جنایی است پیرامون شیطان پرستان و تلاش آن ها برای راهیابی به قلمرو شیطان. شخصیت های فیلم که هر یک به دنبال این راهیابی هستند درواقع خود شیطان های کوچکی هستند که شرارت و جنون خود را با از بین بردن رقبایشان نشان می دهند ، آن هم از طریق مکری که شیطان به کار برده و جالب آنجاست که در نهایت کسی به قلمرو شیطان دست می یابد که به نظر نمی رسید اصلا در پی آن باشد.
در سال 2002 فیلم غیرمتعارف با کارنامهاش یعنی «پیانیست» را ساخت که کمتر رد پای پولانسکی را در خود داشت و باعث آشتی منتقدین و جامعه امریکا با او شد. در سال 2004 نیز رمان کلاسیک الیور توئیست را به فیلم برگرداند. معروفترین فیلمی که او به عنوان بازیگر در آن ظاهر شد «تشریفات ساده» در سال 1995 کار سوررئال جوزپه تورناتوره بود.
آخرین فیلم پولانسکی تا امروز فیلم الیور توئیست ( 2005) است که پولانسکی آن را بر اساس رمان مشهور چارلز دیکنز (Charles Dickens) ساخت. فضا سازی پولانسکی از رمان دیکنز قابل قبول و تماشایی است اما همگان معتقدند که تا امروز نیز بهترین فیلمی که از روی این کتاب ساخته شده الیورتوئیست ، ساخته دیوید لین است.
(منبع مجله سینما و ادبیات شماره دهم و اینترنت )
( رومن پولانسکی و شارون تیت )
پولانسکی و همسرش امانوئل سیگنر هنرپیشه فیلم ماه تلخ